۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

خریت بی‌پایان!

شش ماه است که با خریت تمام دارم به خودم خیانت می‌کنم، خاک بر سر آدم خیانت‌کارِ احمق.
شش ماه است که هر روز در این خریت بیشتر فرو می‌روم، مرده شورم را ببرد.
خفت و خواری از این بیشتر که شش ماه در جایی کار کنی که خبر برترش می‌شود: ... نعمت بزرگی برای اسلام و ایران است.
خریت! خریتی که هنوز هم ادامه دارد، دلیلش را هم نمی‌دانم.
وقتی هیچ آینده‌ای را هم نمی‌شود برای خودت متصور شوی آلهام احمق، برای چی داری ادامه می‌دی؟ می‌خوای چی رو ثابت کنی؟
نمونه‌اش همین امروز عصر.
ولی تصمیم گرفتم کاری کنم که آنها عذر مرا بخواهند، آن وقت لااقل دلم نمی‌سوزد.
به جای تیتر و لید سه نقطه می‌گذارم و می‌گویم نه مخم می‌کشد نه می‌توانم خبر بنویسم، هر کاری دلت خواست بکن، خداحافظ.
گور پدر قرار داد، گور پدر خبرگزاری به گند کشیده شده ...
بعضی دردها هستند که مختص یک نفر است، درد من برای هیچکس دیگری معنا ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر