امروز نوبت کشیک کاری منِ ولی نمیرم دفتر، یعنی یه حس مزخرفی اومده سراغم که تعریف و توصیفی برایش ندارم.
یه حس تنفر همراه با بیخیالی، ترکیب مزخرفیه! ولی داره خودش رو تحمیل میکنه.
دوست دارم فیلم ببینم ولی حس فیلم دیدن نیست، حتی دو روز حوصلهام نشده برم از طبقه بالا دفترچه رو بگبرم یه نگاهی بهش بکنم.
آدم مزخرفی هستم میدونم ولی همینم که هستم.
فک کنم خستگی هم از دست من خسته شدم، خودم که بیشتر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر