۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

لحظه های لعنتی

این روز‌ها همه چیز در بیم و امید خلاصه می‌شود و انتظار.
دیشب حتما شب بدی برایش بوده، بد خیلی بد.
بد‌تر از آن ناتوانی من بود، نتوانستم همراه آن لحظه‌های لعنتی باشم! نتوانستم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر