۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

دوست پروانه ایم

این روز‌ها زیاد از حد حساس شده‌ام، با کوچک‌ترین تلنگری می‌شکنم.
امروز هم شکستم، مثل همه روزهای قبل‌تر بی‌صدا.
صدای شکستنم انقدری است که فقط او می‌فهمدش.
بعد مثل همه آن وقت‌ها که غریبانه این دل می‌شکند، اتفاق‌هایی غیر منتظره رخ دادند.
پیامکی از دوستی قدیمی، نمونه‌ای از‌‌ همان معجزه‌های کوچک و اختصاصی.
چقد خوشحال شدم، حد ندارد...
تصویر دوست ندیده‌ام را بر اساس صدایش ساخته‌ام، پروانه ظریف و مهربان کارتن چوبین...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر