۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه

کیف دزدی؟!

پنجشنبه هفته قبل حدودای ساعت ۱۱ رفتم سر کیفم که کیف پولم رو بردارم، دیدم کیف پولم نیست.
گفتم لابد همین گوشه کنار‌ها افتاده. خلاصه هر چی سوراخ سمبه داشت این اتاق ما گشتیم ولی یافت نشد.
بعد دوزاریم افتاد که یحتمل یا گمش کردم یا دزدیده شده. در همون اوضاع ال به خودم تشر زدم که من نه حوصله غم و غصه دارم نه نگرانی و استرس. به درک! یا گم شده یا دزدیدنش. خیلی خونسرد جوری که اصلن از من بعیده، رفتم سرچ کردم ببینم چیکار باید کرد که نوشته بود برای دریافت المثنی باید ال کرد و بل. بعد سرچ کردم کارت ملی گم شده و مستقیم رفت تو سایت ثبت احوال که شماره کارت ملی رو وارد می‌کردی و در صورت پیدا شدن اوکی می‌داد، زیرش هم یه لینک دیگه بود مربوط به اداره پست و بخش اشیا و مدارک پیدا شده.
خلاصه به اهل بیت هم چیزی نگفتم خودمم زدم به کوچه علی چپ و بی‌خیالی و به درک و اینا. عصر وجدانم شروع به لنگ و لگد کرد که حداقل بلند شو برو آخرین باری که رفتی بیرون اون مسیر رو بگرد و از مغازه دار‌ها بپرس. برای آرامش وجدان رفتم تو اون مسیر و هی پرسون پرسون اومدم تا به ایستگاه اتوبوس رسیدم، جواب‌ها منفی بود.
شنبه خواستم برم ثبت احوال یه ندایی اومد که بنده چته؟ چه عجله‌ای دندون رو جیگر بذار. منم گفتم اطاعت امر. از سر تفریح و خوش خیالی روزی سه بار سایت ثبت احوال و پست رو چک می‌کردم و هر روز یه سر پوزی می‌خوردم تا امروز صبح(دوشنبه هفته قبل). بیدار شدم دیدم یک حال بدی دارم که نگو! جمیع جوارح دست به اعتراض‌های مدنی گذاشتن بیا و ببین. دیدم اصلن نمی‌کشم تا افطار، نشستم یه صبحونه مشتی خوردم. بعدش همین جور رو تخت افتاده بودم به خوردن جوشونده و اینا. ساعت از ۱۲ گذشته بود گفتم برم سایت رو چک کنم الکی ببینم چه خبره. زدم سایت ثبت احوال خبری نبود، رفتم بخش پست یافته‌ها دیدم بع، نوشته یک مورد یافت شده! باز کردم دیدم نوشته دیروز کارت ملی تحویل پست شده به پست مرکزی محل سکونت مراجعه کنید.
آقا ما رو می‌گی تو‌ای صلات ظهر تو‌ای آفتاب جنگ تو‌ای گرمای خرما پزون مثله موشک آماده شدیم و بسان اسب رم کرده چار نعل به سمت پست مرکزی تاختیم. خلاصه ساعت یک و ۲۰ دقیقه رسیدم اونجا. رفتم باجه مربوطه رو جوریدم خانمه اسم و فامیل رو پرسید و جواب داد نه خانم نیست، اینم فرم پر کنید! من؟ نه خانم من خودم ظهر چک کردم بوده و به خاطر همین کوبیدم اودم تو گرما تا اینجا؟ خلاصه گفت باشه یه سایت دیگه رو هم چک می‌کنم. هی فس فسانه کار کرده تا اینکه پیداش کرده بعد شماره نوشته رو یه کاغذ که برم از فلان باجه بگیرم. رفتم سمت باجه ساعت هم ۱۳: ۲۵ بوده آقو می‌گه من سیستمم رو بستم، یه نیگاه کردم به ساعت که طرف دستش بیاد غلط کرده بسته هنوز ساعت اداری تموم نشده. خلاصه سه هزار و ۲۰۰ از ما گرفته و کارت ملی رو تحویلمون داده:) بعدش؟ خب معلوم توقع ندارید که چهار نعل برگردم خونه! این بار پاریکال وار، آروم و خرخوشانه برگشتم سمت خونه.حالا برا شادی دلم یه بندری بنواز:)
*پناه بخدا اگر یه وقت چیزی گم کردید یا از شما به سرفت رفت می تونید به این آدرس ها مراجعه کنید:
http://www.sabteahval.ir/Default.aspx?tabid=418
http://www.post.ir/Homepage.aspx?site=PostPortal&lang=fa-IR&tabid=1See More

۱ نظر: