نباید این همه انرژی صرف این درگیریها و بحثهای پوچ کنم، بیش از هر زمانی به انرژی و اعتمادبنفس نیاز دارم.
خوبیاش این است که با دوستانی که حرف میزنم، آدمهایی که چنین بحثها و مشکلاتی را پشت سر گذاشتهاند از من حمایت میکنند، دلداریام میدهند و از ماجراهای خودشان و ایرادهای بنی اسراییلی خانواده دو طرف میگویتد...
دیروز بعد از یکساعت داد و بیدار، آرام گرفتم... شب راحت خوابیدم و صبح با کلی فکرهای تازه و انرژی بیدار شدم.
دوباره امیدوارم به روزهای خوبی که خودمان با هم میسازیم.
به قول مرد سامورایی، "سگ جان" شدهایم ماها و قول "سین" ما "نسل کرگدنها" هستیم.
بنده کماکان معتقدم باید خودتون دست به کار بشید
پاسخحذف"من بودم و مامانمینا" رو بذارید کنار!
خیلی عجیبه من هر چند ماه یکبار موفق میشم به محتوای وبلاگتون دسترسی پیدا کنم.اغلب یه صفحه سبز یا ابی بالا میاد و دیگه هیچی لود نمیشه
پاسخحذف