دیروز داشتم پلاس گردی میکردم تا خوردم به مطلبی که خرس درباره چرایی وبلاگنویسی نوشته بود. وسط مطلبش نوشته بود که همون نویسنده سابق وبلاگ یک مهندس خسته است. یادش بخیر من اون وبلاگ رو میخوندم و از زبان طنز و گزندهاش لذت میبردم...
خودم احساسم این که به زودی وبلاگ نویسی رونق میگیره. جذابیت شبکههای اجتماعی به مرور کم میشه، آدم تو شبکههای اجتماعی انگار از هر طرف موپرد هجوم قرار میگیره! یه عده با آب و رنگ عکسهاشون ، یه عده با به رخ کشیدن عقایدشون و الخ. کلن فضای شبکههای مجازی به نظرم خیلی اغراقآمیز و متظاهرانهاس. زندگی و واقعیتهاش بیشتر تو وبلاگها در جریان.
کاش وبلاگهای سوت و کور دوباره چراغشون روشن بشه و همه پشتمون به بودن همدیگه گرمتر.
دیروز رفتیم پارک نزدیک خونه، خیلی خوب بود. هم مناظر پارک و هم راحتی آدمها.
چقد خوبه اینجا کسی با چشمهاش آدم رو نمیخوره، باعث اذیت آدم نمیشه. خوبه که هر کسی هر جور میخواد لبالس میپوشه و نگران قضاوت بقیه نیست. چقد خوبه که آدما با آرامش از کنار هم رد میشن و حتی اگر بهم لبخند نمیزنند رفتارشون هم باعث از بین رفتن احساس امنیت فرد دیگهای در اون محیط نمیشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر