۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

چقد با هم بدیم، ما...

دیروز اتفاقی داشتم از هال رد می‌شدم که چشمم افتاد به تلویزیون و برنامه‌ای که شبکه خبر داشت پخش می‌کرد... در منا چه گذشت... یه آقایی داشت تعریف می‌کرد و اشک می‌ریخت. نجات بازمانده‌هایی اون فاجعه فقط معجزه است. تصاویر به حد کافی ویرانگره ولی از اون ویرانگر انتظار برای شنیدن خبر در مورد مفقودهاست. متاسفانه انقد هم روابط تیره و تار هست که به جای رسیدگی به وضعیت و حتی انتقال سریع‌تر کاروان‌ها به کشور مدام جلسه بررسی ابعاد فاجعه رو تشکیل می‌دن تا چهار تا فحش اضاف کنن به بقیه فحش‌ها. خدا صبر بده به خانواده‌ها که حتی تصورش هم سخته.
یه عده هم وسط این فاجعه با وجود اینکه ادعای منورالفکری و احترام به هر عقیده و مسلک دارن، شروع کردن به فحش دادن و حق شون بود و می‌خواستن نرن و نمک روی زخم پاشیدن.
خب بابا همونطور که خیلی از شما ممکنه سگ و گربه دوست داشته باشی یا می‌خوای نهلیست باشی یا معتقد به هر ایسم دیگه‌ای یه عده هم هستند که سال هاس اسم نوشتن و آرزوی رفتن به این سفر رو داشتن. همونطور که تو هر عقیده و مسلک فکری خوب و بد هست بین مسلمون‌ها و اونایی هم که رفتن حج آدم خوب و بد هست. واقعن یه عده معتقدن، بفهمید که آرزو دارن حالا شما بیا از اشک یتیم و کودک کار و... بگو. انقد زخمی که ملت خوردن رو کاری‌تر نکینم. بذاریم فضا آروم‌تر بشه... هنوز خیلی‌ها منتظرن.
نمی‌دونم چرا هر اتفاقی که در حد ملی تو این مملکت می‌افته به جایی که همدل‌تر شیم و پشت هم باشیم انقد تیه تیکه و تیز می‌شیم و فقط می‌خوایم همدیگر رو خراش بدیم و ببریم. اون از یه مسابقه استندآپ کمدی که شد جنگ و دعوای دو قطبی، این از کشته و مجروح شدن هموطنامون که بازار توهین، اتهام و زخم زبون رو دوباره راه انداخته. چقد ما با هم بدیم... حکومت بد، حکومت دیکتاتور ما چرا انقد بهم بد می‌کنیم؟ انقد بد هم رو می‌خوایم؟... از هر اتفاقی منتظر خالی کردن عقده ۳۵/۶ ساله‌ایم. همین ما‌ها بعد می‌ریم بالا‌تر و می‌شیم جزیی از حکومت. مگه اونایی که تو حکومت هستن از فضا اومدن؟ همین ماهایی هستیم که پر از عقده و حسرت با چهار تا پارتی و رانت راه می‌کشیم به بالا و دیگه خدا رو هم بنده نیستیم. خیلی بدیم، خیلی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر