۱۳۹۵ دی ۸, چهارشنبه

خاطره‌ سازهایی که می‌روند

زمانی که سر کار می‌رفتم تقریبا هر روز وبلاگم رو به روز می‌کردم، یه عادت شده بود ولی الان نمی‌دونم چرا انقد دیر به دیر سراغش میام.
دیروز داشتم برای چندمین بار آهنگ جورج مایکل رو که ابتدای کارتون آن‌شرلی بود رو گوش می‌داد با اون صدای جادویی آقای مدقالچی. یه جور اشک و غمی اومد سراغم که دلم خواست بیام و تو وبلاگم بنویسم. هر چی به مغرم فشار آوردم پسورد رو یادم نیومد. مغرم کلن قفل شده بود. چند باری تلاش کردم و یهویی یه حالت ترس و استرس هم اکمد و اضافه شد اینکه نکنه این‌ها نشونه‌های آلزایمر باشه...سعی کردم فکرای منفی رو از خودم دور کنم و به جاش عکس بگیرم. امروز یهویی سر صبحونه پسورد یادم اومد جای دو تا حرف رو اشتباه کرده بودم و اون شب هیچ‌جور یادم نمی‌اومد. امروز صبح اولین خبری که دیدم درگذشت دنیا فنی‌زاده عروسک گردان کلاه‌قرمزی بود که اندوه عمیق اومد تو دلم نشست. یادمه همون قدیما که اسمش رو می‌دیدم به عنوان عروسک گردان خیلی از اسم دنیا خوشم می‌اومد بین همه اون اسم‌های متداول اسم خاص و متفاوتی بود.خدا رحمتش کنه.چه دنیایی شده:(

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر